هشدارهاي آگاهي بخش و تحول زا
 
عصربصیرت
بسم الله الرحمن الرحیم
 
چهار شنبه 8 تير 1390برچسب:, :: 1:59 ::  نويسنده : سجاد

اشاره

حضرت امام خميني (ره) در يكي از پيام‌هاي مهم خود، رهنمودهاي آگاهي بخشي در 12 ماده و در موضوعات مختلف صادر كردند، و ديديم كه آن پيشواي بزرگ به مسائل داخلي و خارجي احاطه كامل داشتند و بسيار دقيق به ارزيابي موانع و مشكلات آينده منطقه و جهان و ارائه تحليل و پيش بيني مي‌پرداختند، چنان كه به آنچه امروز در كشورهاي اسلامي همچون مصر درحال وقوع است اشاره نموده و ملت‌هاي مسلمان را به بيداري و تحرك و طلوع افقي روشن در آينده نويد دادند.

هشت ماده از مواد دوازده گانه پيام بلند و بينش زاي امام خميني (ره) را پيش روي داريم كه ما را به كسب آگاهي‌هاي لازم براي ادامه راه آينده فرا مي‌خوانند.

حضرت امام خميني (ره) در اين بخش از پيام خويش به برخي از مسائل مهم داخلي مي‌پردازند كه از آن جمله است:

نقش محوري حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌هاي كشور در اداره جامعه و ضرورت رفع موانع و انجام اصلاحات لازم و نفي تفرقه و اختلاف كه نقشه بزرگ استبدادگران داخلي و استعمارگران خارجي بوده و هست و تلاش در مسير وحدت اين مراكز حياتي - ضرورت استقلال قوه قضائيه و عدم دخالت ساير قوا در آن و پرهيز از توهين و تضعيف مقام قضا و نيز وجوب تحقق قضاوت صحيح و دقيق اسلامي - رعايت حال زندانيان كه در اسلام به شدت به اين امر توصيه شده است - توجه روحانيت متعهد به جايگاه و نقش حياتي خود در همه امور به ويژه مسئوليت ايجاد وحدت و اخوت و رفع اختلاف و تنازع در جامعه.

همچنين امام خميني (ره) به برخي از موضوعات مهم خارجي مي‌پردازند كه از همه حساس‌تر وضعيت كشورهاي منطقه و تلاش‌هاي مخربي است كه در كشورهاي به اصطلاح اسلامي براي شناسايي اسرائيل و تثبيت او در سرزمين‌هاي مسلمان نشين مي‌شود.

اين بخش از پيام امام خميني (ره) - كه به مناسبت آغاز ششمين سال از پيروزي انقلاب اسلامي صادر گرديد - پيش روي شماست.

5. مسئله حوزه‏هاى علميه فقاهتى و مسئله دانشگاه ها از اهميت ويژه‏اى برخوردارند، زيرا به منزله مواد خام مقدرات يك ملت و كشور هستند. اين دو مقام مرجع نشر حقايق اسلام و مسائل سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى، و ديگر مسائل مورد اطلاع كشور مى‏باشند. با وجود اين قشر موتور حيات يك نظام به كار مى‏افتد. اينان هستند كه اصلاح و صلاح آنها كشور را به صلاح مى‏كشاند؛ و خداى نخواسته فسادشان منشاء فساد يك ملت است. مدرسه و دانشگاه اگر فعال و صالح بودند، مجالس گذشته و دولت هاى گذشته و قضاى گذشته به آن مصيبت بارى نبودند و آن همه مصيبت براى كشور و ملت مظلوم ما پيش نمى‏آمد. اگر ملت ما بخواهد گرفتار چنگال قدرت هاى متجاوز و دنباله‏هاى آنان و همچنين گرفتار حكومت هايى مثل دوره قاجار، و صد مرتبه بدتر از آن رژيم پهلوى، نشود، بايد براى اصلاح اين دو قطب همت گمارد و اگر طلاب و فضلا و علما و مراجع عظام و قشر دانشگاهى، از اساتيد محترم و دانشجويان، و همچنين كليه دانشمندان بخواهند كشورشان مبتلا به استعمار و استثمار جهانخواران نشود، بايد در تربيت صحيح اسلامى، ملى، انقلابى ملت كوشش كنند؛ و نيز دانشجويان و طلاب با كوشش فراوان به راهنمايي هاى اساتيد و معلمان و مربيان در ساختن خويش تلاش نمايند؛ و نيز در تحكيم وحدت به صورتى جدى بين دانشگاه ها و مدارس علوم اسلامى كوشش نمايند. چرا كه دشمنان ملت و ميهن از تفرقه بين اينان سودها بردند و كشور و اسلام ضررهاى جانكاه كردند. امروز فضلا و مدرسين علوم اسلامى طريقه سلف صالح را حفظ، و افكار خود را براى هرچه پربارتر كردن فقه و تفسير و فلسفه و ساير علوم اسلامى به كار برند؛ و شاگردان خود را براى همين مقصد الهى هدايت كنند و اساتيد و دانشمندان دانشگاه ها هم خود را در مسائل علمى مختلفى كه يك امت بدانها احتياج دارد صرف نموده و استقلال علمى و فرهنگى را پى‏ريزى نمايند؛ تا پس از مدتى به خواست خداوند تعالى، در سايه كوشش و به كار انداختن افكار عاليه خود و اعتماد به نفس، احتياج علمى دانشجويان عزيز را آن گونه برآورند كه از رفتن به خارج مستغنى شوند و اين امرى است شدنى و اگر تبليغات خارجى و داخلى عمال غرب و دلباختگان به غربى‏ها نبود، تاكنون تحقق يافته بود. لكن روشنفكران غربزده، اين سرسپردگان به انگلستان و فرانسه در سابق و پس از آن به امريكا، نگذاشتند ما به خود آييم و جوانان ما را مايوس نمودند؛ و به سر دانشگاه ها آن آوردند كه ديديم. فساد مجلس و دولت و همه جاى كشور را فرا گرفت. اكنون وقت آن است كه به خود آييم و توطئه‏هاى استعمارى را خنثى كنيم و جوانان عزيز ما، كه سرمايه‏هاى ميهن هستند، بايد بدانند كه رفتن به غرب و شرق براى آموختن علوم مختلف آنان را از رسيدن به مقصود، كه استقلال و آزادى است، باز مى‏دارد، و وابسته‏ترشان خواهد نمود. دشمنان ما، كه به كشورمان چشم طمع دوخته‏اند، هرگز نخواهند گذاشت ما استقلال پيدا كنيم و از وابستگى رها شويم. بايد به خود تلقين كنيم كه در غرب هيچ خبرى جز عقب نگه داشتن ما از قافله تمدن و تعالى نيست و بايد همه بدانيم كه دشمنان غارتگر ما چشم طمع به دانشگاه ها دوخته‏اند كه ولو در آينده‏اى دور به دانشگاه ها رخنه كنند و جوانان پاكدل را با افسانه‏ها و دروغ پردازيها منحرف نمايند، و راه را براى خود و چپاولگري ها و استثمارها باز نمايند. اساتيد متعهد به مصالح كشور و جوانان پرشور وطنخواه ناظر باشند كه مبادا در صفوف آنها از غربزدگان فرصت‏طلب رخنه كنند، و مقاصد شوم جهانخواران را به تدريج تحميل نمايند. اگر كوچكترين انحراف را در اقوال و اعمال شخصى ديديد، آن را كوچك نشماريد، و بلافاصله در نطفه خفه كنيد. خداوند پناهتان باد.

6. قوه قضائيه، كه ملجاء و پناهگاه مردم ستمديده است، قوه‏اى است مستقل و هيچ مقامى حق دخالت در آن را ندارد و اگر كسانى پيدا شوند كه ندانسته در امور قضايى دخالت مى‏كنند، بايد بدانند كه برخلاف دستورات شرعيه و نظام جمهورى اسلامى عمل كرده‏اند و اگر دانسته تخلف مى‏كنند، مستحق عقاب و تعقيب‏اند. و بر دولت و قواى اجرايى است كه از تجاوز و تخلف هر كس در هر جا جلوگيرى كنند و كسانى كه پس از احضار در محاكم قضايى از حضور در آن سرپيچى مى‏كنند بايد مورد تعقيب واقع و تعزير شرعى شوند و كسانى كه از حكم قضات شرعى تخلف مى‏كنند و در مقابل آن مقاومت مى‏كنند بر خلاف اسلام و امر خداوند عمل كرده‏اند، و بايد مورد تعقيب واقع شوند و كسانى كه از قاضى شكايت دارند، يا به حكم قاضى اعتراض دارند، بايد به مقامات صالحه رجوع نمايند؛ و به هيچ وجه خودسرانه عملى را انجام ندهند و بايد بدانند كه احكام صادره از قضات شرعى مادامى كه خلاف شرع بودن آن در محاكم و مراجع صالحه ثابت نشده، واجب العمل است. مجلات و روزنامه‏ها و رسانه‏هاى گروهى توجه داشته باشند كه تضعيف قوه قضائيه برخلاف موازين اسلامى است؛ و از پخش چيزهايى كه موجب تضعيف يا توهين مقام قضاست احتراز كنند. اين كشور اسلامى است، و بايد هر امرى موافق با موازين اسلامى باشد. شكايت از قاضى يا دادگاه بايد به حسب مقررات شرعى باشد و شاكى هر كس هست حق ندارد در مطبوعات يا رسانه‏هاى گروهى يا در مجامع عمومى طرح دعوا كند، و عليه قوه قضائيه جوسازى نمايد و روزنامه‏ها و مجلات و راديو تلويزيون توجه به اين مسائل و اشباه آن را داشته باشند و بالجمله، مسئله قضا و احترام از قضات محترم و اطاعت از احكام صادره آنها امرى است كه مورد اهتمام اسلام است. خداوند همه را موفق فرمايد.

از طرف ديگر، دستگاه قضايى و قضات محترم توجه داشته باشند كه در حساسترين مكان نظام خدمت مى‏كنند. خيلى سعى كنند تا حتى اشتباهى انجام ندهند و در صورتى كه متوجه اشتباه شدند، به هيچ وجه از برگشت از حكمشان خجالت نكشند؛ كه خجالت در پيشگاه خداوند متعال بسيار سنگينتر از خجالت از مردم است. سعى كنند با كمال دقت و مهربانى و قاطعيت با تمام افراد مواجه گردند، تا مردم از آنان راضى گردند؛ كه رضايت مردم رضايت خداوند را به دنبال دارد. قضات محترم سعى كنند مردم را بى‏جهت معطل ننمايند و هرچه زودتر به كار آنان رسيدگى نمايند.

7. امروز كشور ايران، به جرم آنكه مى‏خواهد احكام مترقى اسلام را اجرا كند و قدرت هاى بزرگ از آن هراس دارند و حكومت‏هاى منطقه نيز به توهم غير صحيح از آن خوفناك‏اند، مورد هجوم همه زورگويان شده است و از هر تبليغات و تسليحاتى بر ضد آن فرو گذار نمى‏كنند. در اين جو جهانى ملت و دولت بايد با تمام توان از هم پشتيبانى كنند؛ و هر چند گله‏هاى برادرانه از هم داشته باشند، دست برادرى و برابرى به هم دهند. دولت با تمام توان در خدمت ملت است و اگر نقيصه‏اى در كار باشد، اجتناب از آن در نظامى كه تازه مولود است و هنوز دوران انقلاب را پشت سر نگذاشته است و در حال جنگ است، آن هم جنگ با جهانخواران شرق و غرب كه در تمام ابعاد با هم به ستيز برخاسته‏اند، غير ممكن است و استقامتى كه دولت در اين جو جهنمى نموده قابل تقدير و تشكر است. بايد ملت با تمام توان از آن پشتيبانى كند؛ و نقيصه‏ها را به خود دولت گوشزد كند، و با آن در رفع آنها همدست شود. و دولت نيز لازم است در رفع نقيصه‏ها اهتمام داشته باشد و بالجمله، اگر تمام اقشار ملت و تمام اعضاى دولت و قواى مسلح و عشاير همدست و همداستان از كشور خود و اسلام دفاع نكنند و خداى نخواسته شكستى پيش آيد، همه در مقابل خداوند تعالى مسئول، و در مقابل نسل هاى آينده و مظلومان جهان مردود خواهيم بود و آنچه ذكر شد به آن معنا نيست كه انتقاد سازنده و هشدارهاى پدرانه و برادرانه از طرف مجلس كه حق آن است اشكال داشته باشد؛ بلكه آن مطلوب است و هرگاه كه خداى نخواسته انحرافى ديدند، اعتراض كنند، و حتى در حد استيضاح پيش روند.

8. ملت و دولت ايران، بلكه تمام مسلمانان متعهد و متوجه به مصالح اسلام و جهان و مستضعفان آگاه از مسائل جهان، اين ستمديدگان تاريخ، از بعض اعمال دولتمردان منطقه و ساير كشورهاى اسلامى ناراضى و ناراحت هستند و اعمال آنان را برخلاف شئون اسلام و كشورهاى اسلامى مى‏دانند و تلاش سران اين كشورها در قالب كنفرانس ها را در راهى كه جز شناسايى اسرائيل غاصب و باز كردن هرچه بيشتر دست امريكا در منطقه و كشورهاى اسلامى و كمك به چپاولگرى ذخاير عظيم مسلمين و كمك و دامن زدن به جنگى كه عليه مسلمين لبنان مظلوم بپا كردند و كمك به تجاوز صداميان در جنگى كه به ايران تحميل كردند، كه آن هم به استحكام پايه‏هاى حكومت غاصبانه اسرائيل كمك مى‏كند، (نيست) همه را محكوم مى‏كنند. ما كنفرانس مراكش را، چه از جهت محل و چه از جهت محتواى آن، محكوم مى‏نماييم. شما محلى را انتخاب كرديد و شخصى را به رياست كنفرانس قبول نموديد كه در همان هنگام كه كوشش در قبول طرح كمپ ديويد يا فهد مى‏شد، ملت مراكش را به خاك و خون كشيد؛ و موج اعتراض ملت مراكش همه شهرها را فرا گرفت و ميزبان شما بار ديگر دستش تا مرفق به خون مظلومان مظلوم (و) مسلمانان مظلوم آغشته گشت. با همه اين مصايب و مسائل كه اعراب و ساير مسلمانان جهان دارند، باز از آنجا كه مقدراتشان به حسب اسلام بزرگ به هم پيوند خورده است، پيشنهاد مى‏كنم كه علما و روشنفكران همه كشورهاى اسلامى، به انگيزه پيدا كردن راهى براى نجات كشورهاى اسلامى از چنگال ابرقدرت هاى غرب و شرق و براى بيرون كردن سران كشورهاى اسلامى از تحت سلطه جهانخواران و براى ايستادگى در مقابل استعمار و استثمار، طرحى بريزند كه هرچه بيشتر با يكديگر در تماس باشند و اساس طرح را بر بيدارى خلق هاى محروم بگذارند و به يقين باور كنند كه راه را خواهند يافت و پيروز خواهند شد. اميدوارم خداى متعال و بندگان او از آنها راضى شوند و در دو جهان رو سفيد شوند، و نامشان به نيكى در جهان و نسل هاى آينده زبانزد شود و مطمئن باشند كه وضع دنيا به طور اساسى در شرف تغيير است؛ و دنياى امروز اجازه نمى‏دهد كه در جهان دو قدرت هر كارى مى‏خواهند بكنند و در كشورها يك عده سرنوشت ملت ها را در دست گيرند. پس، بهتر است علما و روشنفكران متعهد قبل از تحول عمومى، خودشان را به ملت ها نزديك كنند و آنان را به حساب آورند، و تحت فرمان قرآن كريم و سنت رسول اكرم، صلى الله عليه و آله و سلم، با آنها رفتار نمايند و با اين ترتيب نظر ملت ها را به خودشان جلب تا اين جدايى كه بين روشنفكران هر جامعه و توده‏هاى زحمتكش و فقير جوامع پيدا شده است يا به كلى رفع، و يا كم گردد. امروز مردم ما صحبت هاى روشنفكرمابانه را نمى‏فهمند. بايد با زبان مردم درد مردم را بيان كرد. تنها در اين موقع است كه مردم پشتيبان شما مى‏شوند، و از تحت سلطه ذلت‏بار ابرقدرت ها و وابستگان آنان بيرون مى‏آيند، و در حصن حصين كلمه لا اله الا الله در خواهند آمد و درست در اين صورت است كه همه ملت هاى اسلامى با يكديگر دست برادرى داده، و به زندگى شرافتمندانه‏اى كه لذتش صدبار از اين زندگانى پرتشويش و متزلزل بالاتر و بالاتر است، به سوى تعالى و ترقى در دين و دنيا، پيشرفت مى‏نمايند و آن دسته از مردمى كه فريب تبليغات شرق و يا غرب را خورده و شرق و يا غربزده شده‏اند از فرهنگ اسلام آگاهى كامل ندارند؛ والا همه با روى گشاده به آغوش اسلام مى‏آيند. اميد است روشنفكران ما و تمام كشورهاى اسلامى حس اتكا به نفس و استقامت در مقابل تمامى ابرقدرت ها را با بيانى ساده براى مردم كشورهاى اسلامى بيان كنند و مطمئن باشند كه هيچ كس ذاتا مايل نيست كه وابسته باشد. ما بايد با تمام توان كوشش كنيم تا مردم متوجه گردند كه مى‏شود روى پاى خودمان بايستيم؛ مى‏شود در مقابل شرق و غرب از فرهنگ و حيثيت ملى اسلاميمان دفاع كنيم؛ و مى‏توانيم دنياى مادى را شكست دهيم و پرچم لا اله الا الله و محمدا رسول الله را در تمامى دنيا به اهتزاز درآوريم.

9. از امورى كه هر چه بيشتر بايد به آن توجه شود رفاه حال زندانيان است. چه گروه هايى كه بر ضد جمهورى اسلامى قيام مسلحانه نموده و مردم بيگناه كوچه و بازار را به خاك و خون كشيده‏اند؛ و چه كسانى كه با فروش و توزيع مواد مخدره فرزندان كشور را به فساد كشانده‏اند؛ و چه ساير گناهكاران. اينان اكنون اسيران شما هستند، و به دست خود به اسارت كشيده شده‏اند. با اسراى خود، چه اينان و چه اسراى جنگى، رئوف و مهربان باشيد و برادرانه رفتار كنيد؛ و زندان ها را به يك مدرسه آموزش و تربيت اخلاقى مبدل كنيد، چنانچه تاكنون عمل كرده‏ايد، تا منحرفان و گناهكاران شيرينى عدالت اسلامى را بچشند، و به اسلام و نظام اسلامى رو آورند؛ و از روى حقيقت توبه كنند و بازگشت به اسلام و خداى متعال نمايند، كه باب رحمت گنهكاران را بهتر جذب مى‏كند. حتى آن كس كه مستحق حدود الهى است، از قتل و ديگر جزاها، بايد از عطوفت ماموران، تا پاى دار و محل مجازات، برخوردار باشند و شورايعالى قضايى و ستاد پيگيرى در بررسى وضع زندانيان تسريع نمايند و هر كس استحقاق عفو دارد به فوريت معرفى نمايند تا عفو شوند و به زندگى آزاد خود ادامه دهند، و ان شاء الله عضو فايده بخش و فعال براى ميهن خود گردند.

10. از هموطنانى كه خارج كشور هستند و مى‏توانند براى كشور خود خدمت و به ملت مظلوم خود كمك كنند، چه اطباى محترم و چه متخصصان در رشته‏هاى مختلف و چه ديگران، تقاضا دارم كه قدرى به حال ملتى كه در طول تاريخ گرفتار رنج و زحمت بوده‏اند و زير بار ظلم ستمكاران كمرشان خميده شده است بينديشند، و ببينند كه آيا وجدان بيدار و شرافتمند ايرانى به آنها اجازه مى‏دهد كه با خيال هاى باطل و تبليغات دروغين راديوها و مطبوعات خارجى، كه همه دشمن ميهن و ملت شمايند، و با شايعه‏افكني هاى منافقين و سلطنت‏طلبان، كه جز سود خود و امريكا را در نظر ندارند و مى‏خواهند كشور را چون رژيم ستمشاهى به دامن امريكا بيفكنند، در خارج وطن خود بنشينند و به كشورهاى دشمن خود و وطنشان و دينشان خدمت كنند و صداى مظلوميت همكيشان و هموطنانشان را بشنوند و بى‏تفاوت باشند و در غم و رنج آنها شركت نكنند؟ آنچه در خارج از رسانه‏هاى گروهى مى‏شنويد چيزى جز تبليغات بى‏اساس نيست. بياييد و از نزديك ببينيد كه ملت و كشور شما آزادى و استقلال خود را يافته و دست غارتگران را كوتاه كرده و مقدرات خود را خود به دست گرفته است؛ و از وابستگى سياسى و نظامى و فرهنگى به كلى خارج، و در بعد اقتصادى نيز به سوى خودكفايى پيش مى‏روند. بياييد و تحولى را كه در تمام قشرها پيدا شده است ببينيد. بياييد و خدمت هايى را كه در اين چند سال به محرومان تاريخ شده است ببينيد و توجه كنيد كه با همه گرفتارى كه دولت و ملت به آن مبتلا بود، همچون نفس انقلاب و پيامدهاى آن، و جنگ افروخته شده از جانب قدرت هاى بزرگ و كوچك، و شرارت ها و خيانت هاى گروه ها و گروهك هاى داخلى، و فشارهاى كمرشكن از قبيل محاصره اقتصادى و تحريم ها، و تبليغات رسانه‏هاى گروهى جهان، و هجوم آوارگان جنگ و تبعيدهاى حزب بعث و آوارگان افغانى، توانستند اين كشور را از انحراف به چپ و راست نجات دهند. بنابراين، شما هم بياييد و به ميهن خود خدمت كنيد و دين خود را به كشور خود ادا كنيد. اگر به اسلام معتقد هستيد، ببينيد مظاهر اسلام امروز چيست و در رژيم پهلوى چه بود. اگر ملى هستيد، ببينيد كه امروز ايران در جهان به عنوان تنها كشورى كه در مقابل امريكا و شوروى ايستاده است داراى چه قدرتى است و داراى چه شهرتى است و به همين دليل است كه تمام هم دولت ها و قدرت ها و رسانه‏ها براى جلوگيرى از اين شهرت و نفوذ است. بياييد و ببينيد كه ايران در چه وضعى است. در حالى كه در رژيم سابق كه شاهش در رديف نوكرهاى امريكا و ملتش را آن طور وابسته كرده بودند كه در چنگال امريكا بود، چه بدبختى و ذلتى گريبانگير همه بود. البته روى سخن با آنان نيست كه خوردند و دزديدند و بردند و هم اكنون هم در لجنزار شهوات و فسادها دست و پا مى‏زنند؛ بلكه روى سخن با اشخاص شريفى است كه وجدان انسانى خود را از دست نداده‏اند.

11. عرض من به روحانيت محترم و ائمه جمعه و جماعات آن است كه هميشه آقايان محور وحدت كلمه در مردم بوديد و چنانچه مى‏دانيد، امروز بيشتر از هر وقت محتاج به وحدت كلمه هستيم. امروز كه دست هاى ناپاك براى تفرقه‏افكنى در فعاليت هستند و از وحدت كلمه ملت خوف دارند، و ممكن است ساده‏دلان را كه از انقلاب هاى جهان بى‏خبرند تحت تاثير قرار دهند، بهترين قشرى كه با اين طبقه تماس دارد شما هستيد كه مى‏توانيد با روشنگرى خود آنان را از دست بدخواهان و توطئه‏گران نجات دهيد؛ و به آنان گوشزد نماييد كه انقلاب را شماها كرديد و خود را از قيد و بند اسارت امريكا و ديگر جهانخواران و از ستم هاى رژيم پهلوى رها كرديد. اكنون اگر به سمپاشي هاى بدخواهان و وسوسه‏هاى وابسته و پيوسته به امريكا و ديگران گوش فرا دهيد و خداى نخواسته در صفوف فشرده شما تفرقه پيدا شود، تمام زحمات طاقت‏فرسايتان و خون هاى پاك شهدايتان به هدر مى‏رود، و باز اسلام و كشورهاى اسلامى و نسل هاى آينده‏تان در دست اجانب و دشمنان اسلام و ميهن اسير خواهد شد؛ و اسلام كه به دست تواناى شما تجديد حيات كرد با دست شما سال ها و قرن ها شكستى جبران‏ناپذير خواهد خورد، و در نزد خدا و نسل هاى آينده مسئول و محكوم خواهيد شد و به ملت عزيز و توده‏هاى ميليونى ايران عرض مى‏كنم كه هيچ انقلابى بدون شهادت‏خواهى و فداكارى و سختى و گرانى و فشارهاى مادى موقت تحقق نيافته، و پس از اين نيز تحقق پيدا نخواهد كرد. ولى با مقايسه با انقلاب هاى ديگر، هيچ يك از انقلاب ها چون انقلاب اسلامى ايران براى محتواى اسلامى خود، كه توده‏هاى اسلامى را به دنبال خود كشيد و به دنبال آن ساير هم ميهنان همچون اقليت هاى مذهبى به ميدان آمدند و ملت بحمدالله تعالى با يكپارچگى به پيروزى رسيد، پيروزى آنچنانى‏اى كه جهان را تكان داده است و موج آن سراسر جهان را فرا گرفته است كم ضايعه‏تر و پرثمرتر نبوده است و اگر هيچ نبود جز مطرح شدن اسلام در جهان و به عزا نشاندن ابرقدرت ها و ستم‏پيشگان، براى ملت عزيز افتخارى بزرگ كسب گرديده بود و اكنون براى حفظ اين افتخار بزرگ صبر و بردبارى و كوشش و مجاهده لازم است و شما بحمدالله تعالى تاكنون به تكليف اسلامى و ملى و ميهنى خود به طور شايسته عمل نموده‏ايد؛ و ان شاء الله تعالى از اين پس نيز عمل خواهيد كرد و به آن دسته از تحصيلكردگان و روشنفكران و دانشمندان كه به مرض غرب و شرق‏زدگى مبتلا نيستند و حاضر نيستند شرف اسلامى، ملى و ميهنى خود را فداى اميال قدرتمندان كنند، يا در راه لذات و شهوات زودگذر فدا نمايند، عرض مى‏كنم همت بگماريد كه قلم و بيان خويش را براى تعالى اسلام و كشور و ملت خود به كار گيريد؛ و با توده‏هاى محروم همصدا و همدست شويد، كه آزادى از چنگال شرق و غرب را كه امروز نصيبتان شده حفظ كنيد و در اين خدمت از هيچ كوششى و مجاهده‏اى دريغ ننماييد، كه براى هيچ يك از ملت هاى جهان اين فرصت نبوده است؛ و يا براى كمتر ملتى اين فرصت پيش آمده است. خداوند همه ما را توفيق شناخت وظيفه عنايت فرمايد.

12. دست گناهكارمان را به سوى خداوند بخشنده بلند مى‏كنيم، و از درگاه مقدسش عاجزانه استدعا مى‏كنيم كه ما را لحظه‏اى به خود وامگذارد؛ و سايه عنايت خود را بر سر مسلمين جهان به ويژه ملت ايران مستدام بدارد. ما مى‏دانيم كه بى‏نظر رحمت آن وجود مقدس، ما را توان مقاومت با تبهكارانى كه عالم را تحت سلطه شيطانى خود قرار داده‏اند نيست، و اين حفظ تواست كه اين كشور را با آن همه فشارهاى سياسى و نظامى و اقتصادى و تبليغاتى حفظ كرده است، تو خود ما را توفيق عنايت فرما كه به راه تو، براى تو، و بندگان مظلوم تو ادامه دهيم؛ و تو خود ما را از لغزش ها حفظ فرما.

بارالها، شهيدان ما را، كه دلباخته تو بوده‏اند، به جوار خود بپذير و در صف اولياى خود قرار ده؛ و به شهداى زنده ما، كه تا مرز شهادت پيش رفتند و سلامت خود را در راه دفاع از اسلام و بندگان مظلوم تو از دست داده‏اند، اجر شهداى صدر اسلام را عنايت فرما، و سلامتشان را به آنها بازگردان. خداوندا، تمام مفقودين عزيز ما را هرچه زودتر به دامن پر مهر و عطوفت اين ملت و خانواده‏هاى عزيزشان برگردان. بارالها، اسراى ما اسير جانيترين دژخيم زمان مى‏باشند، مقاومت آنها دنيا را شگفتزده كرده است، هرچه زودتر آنها را براى خدمت به تو و بندگانت آزاد فرما؛ و به خاندان محترم همه صبر و اجر و سلامت و مغفرت عنايت فرما؛ و به ملت شريف و بزرگوار ايران سعادت و سلامت و بركت مرحمت كن؛ و به رزمندگان عزيز پيروزى نهايى را به اسرع وقت عطا فرما؛ و به همه ما قصد خالص لطف كن، و از شر شيطان و نفس اماره نجات ده.

صلوات و سلام بى‏پايان خداوند بر انبياى عظام، خصوصا اشرفهم و خاتمهم، و بر اولياى عظام، سيما ولى عصر و امام زمان، ارواحنا لمقدمه الفدا، باد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.

روح الله الموسوى الخمينى

(منبع: صحيفه امام، ج 18، ص 338 تا 347)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

سلام عزیزان سجاد هستم متولد شیراز شهر راز هستم وبلاگی را مدیریت می کنم که در حال حاضر شما می بینید. من این وبلاگ را با هدف کار فرهنگی و احکام شرعی و اسلام و مطالب مذهبی برای جوانان حزب اللهی و مؤمن و همچنین به خصوص مسائل روز و سیاسی و با حمایت قاطع از مقام معظم رهبری برای ایجاد بصیرت در میان جوانان و مردم ایجاد کردم تا دشمنان نتوانند در فتنه هایشان پیروز شوند و جوانان را منحرف کنند.
آخرین مطالب
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 4
بازدید کل : 29001
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



كد عكس تصادفي

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

خدمات وبلاگ نويسان جوان